استارت آپ چیست؟
اشتراک گذاری در facebook
اشتراک گذاری در twitter
اشتراک گذاری در whatsapp
اشتراک گذاری در telegram
اشتراک گذاری در email

استارت آپ چیست؟

استارتاپ چیست؟

استارتاپ چیست ؟ تعریف استارت آپ از بنیان‌گذارانی که تیم یک‌نفره خودشان هستند تا بزرگترین شرکت‌های جهان با تعداد بالایی از نیرو را دربرمی‌گیرد و به همین اندازه هم بر سر آن اختلاف است. شاید بیشتر مردم غول‌هایی مثل اوبر، فیسبوک یا اسنپ را درکنار برنامه‌ها، بازی‌ها و سرویس‌های کوچکی که از دل شتابدهنده‌ها و اتاق‌های کار کوچک درمی‌آید نگذارند اما همه این‌ها استارتاپ محسوب می‌شود.

 

تعریف استارت آپ
تعریف استارت آپ به زبانی ساده

نحوه عملکرد استارت آپ

استارتاپ یا استارت آپ (startup) شرکتی است که هنوز در مراحل اولیه توسعه خودش قرار دارد. این مجموعه‌‌های کارآفرینی‌ جسورانه معمولا یک تا سه بنیان‌گذار دارند که تمرکزشان بهره بردن از یک نیاز موجود در بازار و توسعه محصول، خدمت یا بستری مفید برای پاسخ به آن است. در ابتدای کار معمولا هزینه استارتاپ را اعضای تیم بنیان‌گذار تامین می‌کنند اما در نهایت بیشترشان یا سرمایه‌گذار پیدا می‌کنند یا دست‌کم تلاش‌ خود را می‌کنند.

ویژگی استارت آپ چیست؟

وقتی کلمه استارتاپ را می‌شنویم معمولا تصویر تعدادی جوان توسعه‌دهنده وب به ذهنمان می‌آید که در دفتری معمولی و کوچک دور هم جمع شده‌ و جلوی مانیتورهایشان نشسته‌اند. لیوان لیوان چای و قهوه می‌نوشند، فرهنگ کاری خاص و راحتی دارند و شاید در کنار کار سر خودشان را با فوتبال‌دستی و پلی‌استیشن نیز گرم ‌کنند. اما هر شرکت کوچکی با فضای صمیمی و خلاق استارتاپ نیست. علاوه بر تفاوت‌های بسیار حتی شیوه جذب سرمایه استارتاپ‌ها هم با کسب‌وکارهای معمولی فرق می‌کند.

تمرکز روی رشد

مهم‌ترین ویژگی یک استارتاپ چیست؟ توان رشد آن. بسیاری از کسب‌وکارهای کوچک مشکلی با اینکه همیشه کوچک بمانند ندارند اما استارت آپ نمی‌تواند کوچک بماند. استارتاپ ذاتا شرکتی است که باید رشد کند و مقیاس‌پذیر باشد. معمولا سرعت رشد آن‌‌ها نیز بالاست و از فناوری‌های متعدد برای آن استفاده می‌کنند. همه استارتاپ‌ها در ابتدای کارشان «کسب‌وکار نوپا» هستند اما قرار نیست کوچک و نوپا بمانند.

 حل مشکل

استارتاپ برای اینکه جای رشد داشته باشد، نمی‌تواند وارد بازار رقابتی شود، به‌ویژه با منابع محدودی که دارد. بیشتر استارتاپ‌ها یا باید مشکلات قدیمی را به شکل جدیدی حل کنند یا راهکاری برای مشکلی حل‌نشده پیدا کنند. شرکت‌های تاکسی اینترنتی مثل اوبر و اسنپ با حذف زمان بیکاری راننده‌ها، توانستند کرایه را پایین بیاورند و در همان حال درآمد راننده را هم بالا ببرند و در نتیجه تعداد راننده‌ها و مسافرها چندین برابر شد. شرکتی مثل Airbnb نیز راهکار کاملا جدیدی برای کرایه محل اقامت ارزان ارایه داد و بازار خودش را درست کرد.

 شغلی که همه زندگی‌ات است

وقتی برای فرد دیگری کار می‌کنید، شغلتان فقط همین است، یک شغل. اما وقتی که استارتاپی را راه‌اندازی می‌کنید، خیلی بیشتر از فقط یک شغل است. راه‌اندازی استارتاپ شغلی است که نمی‌توان از آن استعفا داد، دستمزدش تا مدتی به خوبی کار برای دیگران نخواهد بود و گاهی تمام وقتت را می‌بلعد. استارتاپ، گاهی رویایی است که بنیان‌گذارانش می‌خواهند به آن جامه عمل بپوشانند. کاری که کسی قبلا نکرده، مشکلی که حل نشده یا حتی شاید دنیا را عوض کند. رشد سرسام‌آور این مجمو‌عه‌ها نیز خروجی همین شوق، تمرکز و ذهنیت است.

استارتاپ یعنی… پرسش، پرسش، پرسش

از نشانه‌های استارت آپ آمادگی برای شکستن مرزها و آزمایش کردن همه چیز است. پرسش و آزمایش مواد لازم برای درست کردن استارتاپ است. استارت آپ شرکتی است که پرسش‌هایی که در مورد مدل کسب‌وکار و تداوم رشد دارد از پاسخ‌هایش بیشتر است. استارتاپ هنوز نمی‌داند که چطور باید در مقیاس بزرگتر کارش را مدیریت کند، هم در سمت مشتری و هم در سمت کارکنان. همه چیز را با آزمودن، تکرار و یادگیری جلو می‌برد. هر تعداد مشتری که داشته باشد و هرچقدر هم که کارمند داشته باشد، این ویژگی استارتاپ است.

 جستجوی جفت محصول/بازار

برخی کسب‌وکارها وقتی کارشان را شروع می‌کنند، محصول یا بازار خود را می‌شناسند و در برنامه‌شان گنجانده‌اند. فروشگاه نان فانتزی خوب می‌داند که مشتری‌اش چه کسی و دنبال چه چیزی است. استارتاپ شرکتی است که دنبال جفت محصول یا بازار خودش می‌گردد: شناختن مشتری ایده‌آل، اینکه آن مشتری ایده‌آل چه محصول و خدماتی می‌خرد با چه قیمتی و هر چند وقت یکبار. به جز دردسر جذب سرمایه، بنیان‌گذاران استارتاپ وقت زیادی را صرف پیگیری و تلاش برای بهبود چند سنجه کلیدی مانند متوسط ارزش عمر مشتری (Lifetime Value)، هزینه جذب مشتری (Acquisition Cost) و متوسط طول چرخه فروش می‌کنند.

 یافتن جای خود در بازار

استارتاپ کسب‌وکار یا شرکتی نوپا و روینده است که به دنبال برآوردن یک نیاز یا پر کردن یک جای خالی در یک بازار مرتب است. استارت آپ، در پی یافتن آن جایگاه جادویی است که می‌خواهد خود را در آن بگنجاند.

 راهی نو برای انجام کارهای قدیمی

خیلی‌ها در ذهن‌شان استارت آپ را با «جوانی» مرتبط می‌دانند اما بنیان‌گذار جوان واقعا عنصر کلیدی تعریف استارتاپ نیست. درست است که با شنیدن کلمه استارتاپ ویژگی‌های خاصی به ذهن خطور می‌کند مانند نسل هزاره، فنی، سرمایه بزرگ و غیره. اما در واقعیت، استارتاپ ممکن است همه این ویژگی‌ها را داشته باشد یا هیچ‌کدام را نداشته باشد. حتی آدم هفتاد ساله هم می‌تواند در صنعتی قدیمی استارتاپ راه‌اندازی کند.

بنیان‌گذاران از هر قشر و سن و دسته‌ای ممکن است آمده باشند اما باز هم کسب‌وکاری که راه می‌اندازند تا مدت‌ها بعد از شروع به کارش استارتاپ محسوب شود. هیچ قانون و قاعده سفتی برای اینکه کدام شرکت استارتاپ و کدام نیست وجود ندارد. اما شاید بیشتر استارتاپ‌ها ویژگی‌های مشترکی دارند، هدف زیر و رو کردن، تغییر دادن یا بهینه کردن ذهنیت سنتی حاکم بر صنعتی که سراغش می‌روند.

 چابکی و وفق‌پذیری

استارتاپ کسب‌وکاری است که هنوز درست شکل نگرفته و مسیر رشد سریع و جایگاه خودش در بازار را نیافته است اما برای یافتن این‌ها زمان کمی در اختیار دارد. پس باید چابک عمل کند و بتواند به‌سرعت تغییر مسیر دهد، خودش را با انواع شرایط و مشکلات وفق دهد و بتواند انواع راه و روش‌ها را بیازماید.

 شروع از صفر

استارتاپ چیست؟ استارتاپ بازی را از نقطه صفر شروع می‌کند، با دست خالی. آزمون و خطا می‌کند، محصولش را صحت‌سنجی می‌کند، مشتری‌اش را جستجو می‌کند و نظرش را می‌پرسد، بازار را بالا و پایین می‌کند تا بالاخره مسیر خودش را پیدا کند. اما در تمامی این مدت استارتاپ «درآمد» نمی‌سازد و با کمترین هزینه به دنبال بهینه‌ترین مسیر رشد می‌گردد. حتی زمانی که استارتاپ سرمایه‌گذار پیدا می‌کند هم این جستجو و حرکت متوقف نمی‌شود، بلکه تازه زمان بزرگتر کردن مقیاس کار فرا رسیده است.

فرهنگ استارتاپی

استارت آپ
فرهنگ استارت آپی چیست؟

فرهنگ مخصوص استارتاپ چیست؟ استارت آپ شرکت نوبنیانی است که به تازگی کار برندینگ، فروش، استخدام و ساختن مدل کسب‌وکارش را شروع کرده. اعضای تیم باید بتوانند از پس کارهای مختلفی بربیایند، آن هم با ابزارهای نه چندان قوی و پیشرفته، در گمنامی، با درآمد کم و گاهی با برنامه‌ریزی قبلی کم و معمولا در شرایط بسیار سخت. برای همین مهم است که اعضای اولیه تیم آچار فرانسه باشند و البته متخصص‌تر در یک زمینه خاص تا بتوانند در آینده که تیم رشد کرد، هرکدام هدایت‌کننده بخش‌های مختلف باشند.
فرهنگ استارتاپی مبتنی بر مسوولیت‌پذیری و تقسیم وظایف است، به‌طوری که هرکس و هر تیمی کار خودش را برنامه‌ریزی کند، مدیریت کند و جلو ببرد. فرهنگ استارتاپی فرهنگ کنجکاوی و جسارت است، فرهنگ خلاقیت و آزمودن همه راه‌ها تا بالاخره مسیر پیدا شود. اعضای تیم استارتاپی مهم‌ترین سرمایه آن هستند و برای همین بسیار مهم است که بهترین بهره از توانایی آن‌ها برده شود، به افزایش و حفظ کارآیی آن‌ها توجه شود و هر شخص همراه با مجموعه رشد کند. استارت آپ بدون همراهی اعضایش نمی‌تواند رشد کند.

تفاوت استارتاپ با کسب‌وکار خرد

در ایران گاهی در جواب سوال استارتاپ چیست؟ می‌گویند شرکت نوپا اما استارتاپ صرفا یک کسب‌وکار نوپا (new‑found business) نیست. خیلی از کسب‌وکارهای خرد یا نوپا قرار است همیشه در همین اندازه فعلی‌شان بمانند، مثل آرایشگاه. خیلی‌ها محصول نوآور یا بازار جدیدی را هدف نگرفته‌اند، مثل فروشگاه قطعات کامپیوتر. خیلی‌ها در بازار اشباعی وارد می‌شوند مثل فروشگاه مواد غذایی. خیلی‌ها مقیاس‌پذیر نیستند مثل فروشگاه‌های زنجیره‌ای. (بله درست است. شرکت فروشگاه زنجیره‌ای برای هر فروشگاه جدیدی که باز می‌کند به همان اندازه همیشگی نیاز به فضا، نیروی انسانی، منابع، سرمایه و تبلیغات دارد؛ پس مقیاس‌پذیر نیست.)

فرق اول: رشد انفجاری

تفاوت کسب‌وکار خرد با استارتاپ چیست؟ مهم‌ترین فرق استارت آپ با کسب‌وکار سنتی این است که رشد سریع و انفجاری در ژن آن نهادینه شده. یعنی باید بتواند خیلی سریع به بازار بزرگی دست پیدا کند. بیشتر کسب‌وکارهای خرد این‌گونه نیستند. به‌طور کلی، برای گرداندن یک کسب‌وکار نیاز به بازار بزرگی ندارید. کافی است بازار خودتان را داشته باشید و بتواند به کسانی که در این بازار مشتری شما هستند وصل شوید و محصول یا خدمتتان را بفروشید. به همین خاطر است که بیشتر استارتاپ‌های شرکت‌های فناوری هستند. کسب‌وکارهای اینترنتی خیلی راحت‌تر به بازار بزرگ دست می‌یابند چون محدود به زمان و مکان نیستند. هر کسی می‌تواند در هر زمانی و از هر نقطه‌ای محصول را بخرد، حتی وقتی که خواب هستید یا آن سوی دنیا دفتر دارید.

فرق دوم: رابطه با سرمایه

جدا از نگاه متفاوتی که استارتاپ‌ها به «رشد» دارند، معمولا سرمایه کارشان را هم متفاوت با کسب‌وکارهای خرد دیگر تامین می‌کنند. بیشتر این مجموعه ها به سرمایه‌گذاری جسورانه‌ای وابسته‌اند که از دست سرمایه‌گذار فرشته یا شرکت‌های VC می‌رسد اما کسب‌وکارهای خرد بیشتر به وام و هزینه راه‌اندازی اولیه تکیه می‌کنند. یکی از ویژگی‌های جالب سرمایه‌گذاز جسور آن است که نقش فعال‌تری در کمک به پیشرفت استارتاپ بازی می‌کند. کسب‌وکار خرد ممکن است در مورد کمک‌هزینه یا وامی که دریافت کرده گزارش بدهد اما کمک بیشتری دریافت نمی‌کند.

فرق سوم: برنامه‌ریزی برای پایان یا «راهبرد خروج»

یک تفاوت مهم دیگر استارت آپ در چشم‌اندازی است که برای خودش دارد. اگر بدون راهبرد خروج موجه به سراغ سرمایه‌گذار بروید، بعید است چیزی گیرتان بیاید. سرمایه‌گذار جسور برای بهینه‌سازی نرخ بازگشت سرمایه‌اش دنبال راهبرد خروج معتبر است. راهبرد خروج در بسیاری کشورهای دیگر، فروش شرکت به شرکتی بزرگتر یا عرضه اولیه سهام در بورس است. اگر هم می‌خواهید ۱۰ سال دیگر هنوز به کارتان ادامه بدهید، باید بتوانید مسیر رسیدن به سودآوری پایدار را روشن کنید. اما کسب‌وکار خرد مشکل «راهبرد خروج» ندارد، دست‌کم نه تا وقتی که هنوز کوچک است یا از کار کردن در این صنعت خسته نشده‌اید. کسب‌وکار سنتی تا هر زمان که بتواند درآمد داشته باشد به روال کارش ادامه می‌دهد.

Rate this post

امتیاز

Rate this post

برای اطلاعات بیشتر با این شماره تماس بگیرید: 09123009931

برای هماهنگی به شماره واتس اپ ذیل پیام دهید 09123009931